نهج ‏البلاغه و خبرهاى غيبى

متن شما ...

Block /endBlock Ads3

تبلیغات

<-Text3->
/endAds3
ContactBlock

تماس با ما

/endContactBlock
RegisterBlock

عضویت در سایت

[Register_Form]
/endRegisterBlock
ForumBlock

آخرین ارسال های انجمن

ForumPostsLoopBlock /endForumPostsLoopBlock
عنوان پاسخ بازدید توسط
ForumPostTitle [ForumPostCountAnswer] [ForumPostHit] [ForumPostLastAuthor]
/endForumBlock
PostImageBlock

/endPostImageBlock

در كتاب شريف نهج البلاغه برخى اخبار غيبى وجود دارد كه در زير از نظرتان مىگذرانيم:


1- شهر بصره غرق مى‏شود.

پس از اينكه جنگ جمل به پايان رسيد و بصره فتح شد على (ع) خطبه‏اى ايراد كرد كه بخشى از آن، از خبرهاى غيبى آن حضرت به شمار مى‏آيد.
فرمود: وايم الله لتغرقن بلدتكم كانى بمسجد كم كجؤجؤ سفينة...
به خدا سوگند شهر شما غرق مى‏شود و مسجد شما بسان سينه كشتى (كه بدنه آن در آب فرو مى‏رود و تنها سينه‏اش روى آب ظاهر است) ديده مى‏شود خداوند از بالا و پايين به اين شهر عذاب خواهد فرستاد. 1
ابن ابى الحديد در شرح اين كلام مى‏نويسد:
بصره تاكنون دوباره در آب غرق شده است يك بار در زمان «القادر الله» و بار ديگر در زمان «القائم بامرالله» طغيان آب‏هاى خليج فارسى اين شهر را در آب فرو برد و از آن همه ساختمان تنها قسمتى از مسجد جامع همان طور كه على (ع) خبر داده بود در ميان آب ديده مى‏شد و در اين دو حادثه تمام خانه‏ها خراب شد و جميعت زيادى غرق شدند. 2


2- معاويه بر سرزمين عراق مسلط مى‏گردد.

امير مؤمنان (ع) خبر مى‏دهد كه او پيش از معاويه از دنيا مى‏رود و معاويه پس از او بر عراق مسلط مى‏گردد و سپس مى‏افزايد:
«انه سيامركم بسبى و البرائة منى...» .
«از شما مى‏خواهد كه به من ناسزا گوييد و از من بيزارى جوييد...»3
همانطور كه على (ع) خبر داده بود، معاويه پس از آنحضرت بر عراق مسلط شد و از مردم خواست كه به آن حضرت ناسزا بگويند وازاو بيزارى جويند و داستان اسف‏انگيز ناسزا گويى به على (ع) حتى در خطبه‏هاى نماز جمعه كه از زمان معاويه به دستور او مرسوم شده بود در تواريخ ثبت و ضبط است. 4


ادامه مطلب
درباره : تبیین و تفسیر خطبه غدیر و خطبه غدیریه , ,
PostRateBlock
امتیاز : نتیجه : امتیاز توسط نفر مجموع امتیاز :

/endPostRateBlock
OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock
برچسب ها : <-TagName-> ,
بازدید :
تاریخ : چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:, زمان : 22:56 | نویسنده : رشیدی | لینک ثابت | (نظر)
PostImageBlock

/endPostImageBlock
غدیر یك تفكر است

واقعه غدیرحادثه اى تاریخى نیست كه در كنار دیگر وقایع بدان نگریسته شود. غدیر تنها نام یك سرزمین نیست. یك تفكر است، نشانه و رمزى است كه از تداوم خط نبوّت حكایت مى كند. غدیر نقطه تلاقى كاروان رسالت با طلایه داران امامت است.

آرى غدیر یك سرزمین نیست، چشمه اى است كه تا پایان هستى مى جوشد، كوثرى است كه فنا برنمى دارد، افقى است بى كرانه و خورشیدى است عالمتاب.

داستان غدیر خم

سال دهم هجرت بود و پیامبر از آخرین سفر حج خود باز می‌گشت، گروه انبوهی كه تعدادشان را تا صد و بیست هزار رقم زده اند او را بدرقه می‌كردند تا این كه به پهنه بی آبی به نام غدیر خم رسیدند.

نیم روزهیجدهم ذی الحجه بود كه ناگهان پیك وحی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و از جانب خدا پیام آورده كه: «ای رسول آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به گوش مردم برسان و اگر چنین نكنی رسالت او را ابلاغ نكرده ای و خداوند تو را از گزند مردمان حفظ خواهد كرد» پیامبر دستور توقف دادند و همگان در آن بیابان بی آب و در زیر آفتاب سوزان صحرا فرود آمدند و منبری از جهاز شتران برای پیامبر ساختند و رسول خدا بر فراز آن رفته و روی به مردم كردند. ابتدا خدای را سپاس فرموده و از بدی های نفس اماره به او پناه جست و فرمود: ای مردم بزودی من از میان شما رخت بر می‌بندم، آنگاه می‌افزاید چه كسی بر مومنین در ارزیابی مصلحت هاو شناخت و تصرف در امور سزاوارتراست همه یك سخن می‌گویند خدا و پیامبر داناترند.


ادامه مطلب
درباره : تبیین و تفسیر خطبه غدیر و خطبه غدیریه , ,
PostRateBlock
امتیاز : نتیجه : امتیاز توسط نفر مجموع امتیاز :

/endPostRateBlock
OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock
برچسب ها : <-TagName-> ,
بازدید :
تاریخ : چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:, زمان : 22:55 | نویسنده : رشیدی | لینک ثابت | (نظر)
PostImageBlock

/endPostImageBlock

محمد فاكر ميبدى

اشارت

ممكن است افراد بسيارى در طول تاريخ از حادثه غدير و اهميت آن سخن گفته و از آن تعاريفى ارائه داده باشند، اما هيچ يك از اين سخنان نمى توانند بيانگر عظمت و شكوه غدير باشد، زيرا تنها كسانى مى توانندتعريف جامع از وقايع و حوادث عرضه نمايند كه خود پديد آورنده آن باشند. تنها زيبنده خدا، پيامبر(ص) و على(ع) است كه غدير را به بهترين شكل معرفى نمايند.
پيامبر به دستور خداوند سبحان حادثه غدير را در ميان دو نزول قرآنى قرارداد: ابتدا فرمود: ياايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك، و افزود: وان لم تفعل فما بلغت رسالته(مائده،67) و پس از معرفى على(ع) به وسيله پيامبر(ع) با جمله من كنت مولاه فهذا على مولاه، خدا نيز فرمود: اليوم اكملت لكم دينكم واتممت عليكم نعمتى ورضيت لكم الاسلام ديناً(مائده،3)؛ يعنى واقعه غدير، اكمال دين، اتمام نعمت و موجب رضايت و خوشنودى خداست و روز غدير ظرف زمانى اين ارزشها معرفى كرد.
على(ع) نيز در خطبه عيد غدير خود كه خوب است آن را خطبه غديريه بناميم به تفسير و تحليل اين رويداد عظيم تاريخ پرداخت. معرفى اين خطبه كه در گوشه و كنار برخى از كتابهاى ادعيه و روايت در غربت به سر مى برد و بررسى سند و كتابشناسى آن و شرح پاره هايى از آن، موضوع اين جستار است.

1) متن خطبه غديريه


الحمدللّه الذى جعل الحمد من غير حاجة منه الى حامديه طريقاً من طرق الاعتراف بلاهوتيته وصمدانيته وربانيته وفردانيته، و سبباً الى المزيد من رحمته ومحجةً للطالب من فضله و كمنّ فى ابطان اللفظ حقيقة الاعتراف له، بانه المنعم على كل حمد باللفظ وان عظم واشهد ان لااله الا اللّه وحده لاشريك له، شهادةً نُزِعت عن اخلاص الطوى و نطق اللسان بها عبارة عن صدق خفّى، انه الخالق البارئ المصور، له الاسماء الحسنى، ليس كمثله شيئ، اذ كان الشيئ من مشيته، فكان لايشبهه مكوّنه. واشهد ان محمّداً عبده ورسوله استخلصه فى القِدَم على سائر الامم على علم منه، انفرد عن التشاكل والتماثل من ابناء الجنس، وانتجبه آمراً وناهياً عنه، اقامه فى سائر عالمه فى الاداء مقامه اذ كان لاتدركه الابصار ولاتحويه خواطر الافكار ولاتمثله غوامض الظنن [الظنون] فى الاسرار لااله الا هو الملك الجبّار.

قرن الاعتراف بنبوته بالاعتراف بلاهوتيته واختصه من تكرمته بما لم يلحقه فيه احد من بريّته، فهو اهل ذلك بخاصّته وخلّته، اذ لايختص من يشوبه التغيير ولايخالل من يلحقه التظنين وامر بالصلاة عليه مزيداً فى تكرمته وطريقاً للداعى الى اجابته، فصلى اللّه عليه و كرّم وشرّف و عظّم مزيداً لايلحقه التنفيد ولاينقطع على التأبيد. وان اللّه تعالى اختص لنفسه بعد نبيّه(ص) من بريته خاصةً علاهم بتعليته وسمّاهم الى رتبته وجعلهم الدعاة بالحق اليه والادلاء بالارشاد عليه لقرن قرنٍ وزمن زمنٍ، انشأهم فى القِدم قبل كل مَذْرَوٍّ و مَبْرُوٍّ انواراً انطقها بتحميده والهمها شكره و تمجيده وجعلها الحجج على كل معترف له بملكة الربوبية وسلطان العبودية واستنطق بها الخرسات بانواع اللغات بخوعاً له، فانه فاطر الارضين والسماوات، واشهدهم خلقه، وولاّهم ما شاء من امره، جعلهم تراجم مشيته والسن ارادته عبيداً لايسبقونه بالقول وهم بامره يعملون، يعلم ما بين ايديهم وما خلفهم ولايشفعون الا لمن ارتضى وهم من خشيته مشفقون، يحكمون باحكامه ويستنّون بسنته ويعتمدون حدوده ويودّون فرضه ولم يدع الخلق فى بُهم صُمّاً ولافى عمياء بكماء، بل جعل لهم عقولاً مازجّت شواهدهم وتفرقت فى هياكلهم وحقّقها فى نفوسهم واستعبدلها حواسهم فقرر بها على اسماع ونواظر وافكار وخواطر، الزمهم بها حجته واراهم بها محجته وانطقهم عما شهد [تشهد] به بالسن ذَرِبة بما قام فيها من قدرته وحكمته وبين عندهم بها ليهلك من هلك عن بيّنة ويحيى من حىّ عن بيّنة وان اللّه لسميع عليم[انقال، 42] بصير شاهد خبير.


ادامه مطلب
درباره : تبیین و تفسیر خطبه غدیر و خطبه غدیریه , ,
PostRateBlock
امتیاز : نتیجه : امتیاز توسط نفر مجموع امتیاز :

/endPostRateBlock
OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock
برچسب ها : <-TagName-> ,
بازدید :
تاریخ : چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:, زمان : 22:40 | نویسنده : رشیدی | لینک ثابت | (نظر)
RelatedPostsBlock /endRelatedPostsBlock

آخرین مطالب ارسالی

CommentBlock

ارسال برای این مطلب

این توسط [Comment_Author] در تاریخ [Comment_Date] و [Comment_Time] دقیقه ارسال شده است

[Comment_Gavator]

[Comment_Content]


[Comment_Form] [Comment_Page]
/endCommentBlock
BlockDown /endBlockDown

صفحات سایت

تعداد صفحات : 1
صفحه قبل 1 صفحه بعد
مطالب جدیدتر مطالب قدیمی‌تر